موکل ضمن مراجعه به اینجانب اظهار داشت:سال ۱۳۸۶ یک قطعه باغ شهری را خریداری نموده و سپس به آلمان مهاجرت کرده است.حدود ۱۰ سال بعد متوجه شده بود که شخص دیگری در ملک او نشسته و پا نمی شه!برای خودم عجیب بود که چطور موکل بعد از ده سال این موضوع را فهمیده است.اول از همه خودم شک کردم.بعد یا علی گفتیم و دادخواست با موضوع خلع ید ،مطالبه اجرت المثل ایام و قلع و قمع مستحدثات را مطرح کردیم.خوانده گفت :ما این باغ را قانونی خریدیم،اینم وکالت محضری و قولنامه!شما کجا بودی بعد ده سال آمدی؟به هر حال بعد از کشمکش های دادرسی رای به نفع موکل صادر شد.بعد از مدتی که با موکل خوشحال رفتیم همان باغ، احساس کردم اون باغه بچه خودم هست!
نکات:
دعوای خلع ید یعنی شما مال غیر منقول مرا غصب کردی.غصب یعنی بدون حق قانونی داری ازش استفاده می کنی. یعنی دعوای خلع ید با تخلیه،ادخال ید و تصرف عدوانی فرق دارددعوای خلع ید وقتی مطرح می شود که می خواهیم مال غیر منقول را پس بگیریم.(مال غیر منقول را نمی شود جابجا کرد مگر با خرابی مال یا محل استقرار آن مثل درخت،خانه،آقایان وغیره،البته این آخری زیاد هم غیر منقول نبود!)
غصب در کل یعنی استیلا بر مال غیر به نحو عدوان.بعبارت دیگر پیچوندن ،دزدی ،استفاده از مال دیگری بدون اجازه و یا قرارداد می شود غصب.
وقتی چیزی را غصب می کنند،باید اجرت المثل ایام تصرف بدهند.یعنی به ازای هر روز استفاده اجاره عادله پرداخت کنند.(البته غاصب اکر از مال استفاده هم نکند باز محکوم به پرداخت اجرت المثل است)
غاصب هر چی ساخته خراب می شه.البته اگر شاکی رضایت بده خراب نمی شه(!)